سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خیریه آبشار عاطفه ها

نظر

اس ام اس ماه محرم

 

قیامت بی حسین غوغا ندارد"شفاعت بی حسین معنا ندارد"حسینی باش که در محشر نگویند"چرا پرونده ات امضاء ندارد.

ان شالله جز عزاداران واقعی این ماه قرار بگیریم و ناممان در دفتر عشق ثبت و ضبط  شود

خیریه آبشار عاطفه ها

حامی نیازمندان و محرومان


 

تقویم ، شرمسار هزاران نیامدن

یک بار آمدن وَ پس از آن نیامدن

این قصه مال توست بیا مهربانترین!

کاری بکن چقدر به میدان نیامدن؟

این خانه ی پر از گلِ پژمرده هم هنوز

عادت نکرده است به مهمان نیامدن

باران بدونِ آمدنش نیست بی گمان

مرگ است در تصور باران ، نیامدن

اما تو با نیامدنت نیز حاضری

کم نیست از تو چیزی ازین سان نیامدن

اشیاء خانه جمله ی تاریکِ رفتن اند:

آیینه ، عکس ، پنجره ، گلدان ،نیامدن


لب ما و قصه‌ی زلف تو، چه توهمی! چه حکایتی!

قاسم صرافان

لب ما و قصه‌ی زلف تو، چه توهمی! چه حکایتی!
تو و سر زدن به خیال ما، چه ترحمی! چه سخاوتی!


به نماز صبح و شبت سلام! و به نور در نَسَبت سلام!
و به خال کنج لبت سلام! که نشسته با چه ملاحتی!


وسط «الست بربکم» شده‌ایم در نظر تو گم
دل ما پیاله، لب تو خم، زده‌ایم جام ولایتی


به جمال، وارث کوثری، به خدا حسین مکرری
به روایتی خود حیدری، چه شباهتی! چه اصالتی!


«بلغ العُلی به کمالِ» تو «کشف الدُجی به جمال» تو
به تو و قشنگی خال تو، صلوات هر دم و ساعتی


شده پر دو چشم تو در ازل، یکی از شراب و یکی عسل
نظرت چه کرده در این غزل، که چنین گرفته حلاوتی!


تو که آینه تو که آیتی، تو که آبروی عبادتی
تو که با دل همه راحتی ، تو قیام کن که قیامتی


زد اگر کسی در خانه‌ات، دل ماست کرده بهانه‌ات
که به جستجوی نشانه‌ات، ز سحر شنیده بشارتی


غزلم اگر تو بسازیم، و نی‌ام اگر بنوازیم
به نسیم یاد تو راضیم نه گلایه‌ای نه شکایتی


نه، مرا نبین، رصدم نکن، و نظر به خوب و بدم نکن
ز درت بیا و ردم نکن تو که از تبار کرامتی

 

خیریه آبشار عاطفه ها 

حامی نیازمندان و محرومان واقعی


تقصیر ماست غیبت طولانی شما
بغض گلو گرفته ی پنهانی شما

برشوره زار معصیتم گریه می کنم
جانم فدای دیده ی بارانی شما

پرونده ام برای شما دردسر شده
وضع بدم دلیل پریشانی شما

ای وای من!که قلب شما را شکسته ام
آقا چه شد تبسم رحمانی شما؟

ای یوسف مدینه مرا هم حلال کن
عفو و گذشت سنت کنعانی شما

آیا حقیقت است که اصلاٌ شبیه نیست؟
رفتار ما به رسم مسلمانی شما

صدها هزار نوح و سلیمان نشسته اند
در انتظار منسب دربانی شما

عشاق شهر یکسره تعریف می کنند
از لحن و صوت مکی قرآنی شما

نشنیده یاد روضه ی گودال کرده ام
دل می برد تلاوت روحانی شما

این اشک روضه حال مرا خوب کرده است
ردخور نداشت نسخه ی درمانی شما

موسسه خیریه آبشار عاطفه ها شعبه آشخانه

حامی نیازمندان و محرومان


نظر

 

 

 

عبادت

 

 

در آن هنگام که تمام درهای عالم به روی انسان بسته می شود و کارد به استخوانش می رسد و از هر نظر درماندهو مضطر می گردد،تنها کسی که می تواند قفل مشکلات را بگشاید و بن بست ها را برطرف سازد ونور امید در دلها بپاشد و درهای رحمت را به روی انسان های درمانده بگشاید تنها ذات پاک اوست و نه غیر او 


آری تنها خداست که بر طرف کننده مشکلات است اما ما هم وسیله ایم

شندیده اید که می گویند بعضی ها زبان گره گشا دارند ؛دست گره گشا و...............

خدا کند که ما هم این گونه باشیم

موسسه خیریه آبشار عاطفه ها

حامی نیازمندان و محرومان